دکتر رضا امیدبیگی Dr Reza Omidbaigi

شادروان دکتر رضا امیدبیگی
.
.
Dr. Reza Omidbaigi
مـال انـدوزان با آن كه زنـده اند، مـرده اند و اهل علم تا دنيا هست زنده اند. پيكرهاي شان از ميان می رود اما يادشان در دلهاست. حضرت علی (ع)
از شنبـه ی خــرداد دلـــــم می گیــرد
از آنچه که رخ داد دلم می گیرد بعد از تو خدا خودش گواه است که من
از واژه ی استــاد دلم می گیرد .
بزرگ بود
و از اهالی امروز بود
و با تمام افق های باز نسبت داشت
و لحن آب و زمین را چه خوب می فهمید
... (سهراب سپهری)
حدود یکسالی هست که فرصت بروز کردن وبلاگم را نداشتم ولی از دست دادن استاد بزرگوارم دکتر رضا امیدبیگی وادارم کرد حقی که بر گردن بنده هست را بجا بیاورم و برخلاف همیشه که در مورد یک گیاه دارویی می نوشتم، این بار در مورد استادی که من را در این راه هدایت کرده هست مطالبی را بنویسم. دکتر رضا امیدبیگی استاد برجسته و پیشکسوت رشته گیاهان دارویی و پدر صنعت نوین تولید و فرآوری گیاهان دارویی ایران را در شامگاه روز شنبه 29 خرداد ماه 1389 از دست دادیم. مردی که یک عمر تلاش کرد و خدمات ارزنده ای به صنعت داروسازی کشور ارائه نمود. زبان قاصر از بیان افتادگی و تواضع این مرد بزرگ است و یاد و خاطرش تا ابد در دل دانشجویان و پژوهشگران این رشته باقی خواهد ماند. ایشان پس از جلسه مصاحبه آزمون دکتری در حال برگشت به منزل بودند که در اثر ایست قلبی به رحمت ایزدی پیوستند.

.
دکتر رضا اميدبيگي در 20 مهرماه سال 1336 در تهران چشم به دنيا گشود. وي تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در رشته علوم طبيعي در تهران به پايان رساند و تحصيلات دانشگاهي را در رشته زيستشناسي گرايش علوم گياهي در دانشگاه تهران به پايان برد و در اين دانشكده در رشته مذكور شاگرد ممتاز شناخته شد، به همين دليل به اخذ بورس تحصيلي نائل گرديد. براي ادامه تحصيل به كشور مجارستان عزيمت كرد و كارشناسي ارشد رشته توليد گياهان دارويي را از دانشگاه علوم باغباني بوداپست دريافت كرد. ايشان دكتري رشته توليد گياهان دارويي را از آكادمي علوم مجارستان و فوق دكتري در رشته علوم و توليد گياهان دارويي از دانشگاه باري ايتاليا اخذ كرده است. از خاطرات ایشان مي توان به گذراندن يك دوره آموزشي و پژوهشي در يكي از مراكز تحقيقاتي در بوداپست اشاره كرد كه بعلت خارجي بودن ايشان از انجام آن ممانعت مي كردند تا اينكه دكتر اميدبيگي پس از دو سال تلاش توانست اين دوره را با موفقيت سپري كند. دکتر رضا اميدبيگي پس از بازگشت به ايران در سال 1372 در دانشگاه تربيت مدرس در دانشكده كشاورزي گروه علوم باغباني به كار مشغول شدند و پس از 9 سال به درجه استادي نائل آمدند. .


دكتر سيد محمد فخر طباطبائي (استاد دانشگاه تهران)، پرفسور هرنوک و پروفسور برنات (رئيس دپارتمان توليد گياهان دارويي بوداپست) از استادان مرحوم دکتر اميدبيگي بشمار ميآيند. از مهمترين وقايع دوران ميانسالي ایشان به توليد انبوه رسيدن چند گياه دارويي غير بومي ايران بود كه بذر آن را براي اولين بار به ايران آورده بود. فراوري مواد موثره اين گياهان سبب اشتغالزايي و كارآفريني صدها خانواده محروم در نقاط مختلف بويژه در استان كهگليويه و بويراحمد شده است. همچنین تاسیس شرکت دارویی زردبند از نتایج تلاش های شبانه روزی ایشان می باشد.






سایر سمت هایی كه مورد تصدي ايشان بوده عبارتند از: معاون پژوهشي دانشكده به مدت 4 سال - مدیر گروه علوم باغباني - مشاور گياهان دارويي در وزارت كشاورزي به مدت 5 سال - عضو كميسيون ارزشيابي مدارك تحصيلي خارجي - عضو گروه واژه گزيني تخصصي علوم كشاورزي شاخه باغباني فرهنگستان زبان و ادبيات فارسي - عضويت هيئت تحريريه تعدادي از مجلات داخلي و خارجي.
جوائز و نشانها: استاد نمونه و تلاشگر دانشگاه در سال 1378 - عضو برجسته علمي دانشگاه در سال 1378 - پژوهشگر برتر دانشگاه در سال 1379 - برنده جايزه علمي در بيستمين كنگره بين المللي گياهان معطر و عصاره ها در وين كشور فرانسه در سال 2001 - پژوهشگر برتر دانشگاه تربیت مدرس از سال 1380 تا 1384. ایشان در سال 1388 در جشنواره بین المللی خوارزمی رتبه سوم را در قسمت توسعه ای کسب نمود.


در كارنامه كاري اين محقق برجسته، نگارش بيش از ۲۰۰عنوان مقاله علمي در مجلات معتبر داخلی و خارجی و همچنين تاليف ۲۰ جلد كتاب تخصصي مرتبط با گياهان دارويي به چشم ميخورد.


در ادامه تصاویر مراسم تشییع این استاد فرزانه را مشاهده بکنید. بنده هم توانستم رسم شاگردی را بجا بیاورم و در این مراسم حضور داشتم.






.
روحش شاد و یادش گرامی باد ...
کلیپ زیبایی در روز استاد (12 اردیبهشت 1390) توسط آقای مهندس ابولفضل علیرضالو جهت اکران در مراسمی در دانشکده کشاورزی تربیت مدرس ساخته شده بود که لینک دانلود آن را در پایین می آورم.
کلیپ زیبایی در روز استاد (12 اردیبهشت 1390) توسط آقای مهندس ابولفضل علیرضالو جهت اکران در مراسمی در دانشکده کشاورزی تربیت مدرس ساخته شده بود که لینک دانلود آن را در پایین می آورم.
محمدتقی عبادی
بگذار تا با تو درد دل کنیم. از چه بگویم؟
از ایمانت؟ از علمت و یا از عملت؟ که ایمانت علمت را بارور نمود و علمت ایمانت را و کلامت دستان بسیاری را و عملت که در هزار توی گمراهی خورشید پیش رویمان شد. و ما چه حریصانه از شاخه هایت دانه بر چیدیم، که را گمان خشکی تنومندترین درخت این باغ بود؟ و امروز دلمان را به این خوش می کنیم که چند وقتی کبوتر حرمت بوده ایم.
دستان باورت، این ضمانت رویش بهشت ابراهیمی از جهنم نمرود، از خاک سر بر آورد و به آن تقدس داد و انا لله و انا الیه راجعون.
تو مبادا در خاطراتمان، تو در باور عمیقمان به آفتاب، به آب، به کاشی های فیروزه ای و سجاده های ترمه زنده ای.
چگونه میتوان تو را در برگی از تقویم محصور کرد؟ تو را با آن کیف قهوه ای وقتی با عجله گام بر میداری و ما به احترامت ایستاده ایم
سلام بر تو ای بزرگمرد
سلام بر روزی که متولد شدی
به لحظه لحظه زیستنت
و به
پرگشودنت
سلام آقای دکتر!
بن بست ها که بعد تو تکثیر میشوند
دیوار های منتهی اما به در نبود
دیشب کسی به خواب من آمد سرک کشید
اما دریغ سایه سبز پدر نبود
اکنون ما رهروان تو
بر خود میبالیم همچنانکه از روح خود بر تو دمیده است
تو از روح خود بر ما دمیده ای
روحت شاد
راهت پر رهرو


یکی از دانشجویان مرحوم دکتر امیدبیگی متنی ادبی را در روز خاکسپاری ایشان قرائت نمودند که در زیر این متن زیبا و به یادماندنی را می آورم:
.
.
عمر بسیار بباید پدر پیر فلک را تا دگر مادر گیتی چو تو فرزند بزاید
.
یک هفته؟ دو هفته؟ یک قرن؟ گیرم هزار سال! اما نه، گمان نمی کنم تو تکرار شدنی باشی..
بگذار تا با تو درد دل کنیم. از چه بگویم؟
از ایمانت؟ از علمت و یا از عملت؟ که ایمانت علمت را بارور نمود و علمت ایمانت را و کلامت دستان بسیاری را و عملت که در هزار توی گمراهی خورشید پیش رویمان شد. و ما چه حریصانه از شاخه هایت دانه بر چیدیم، که را گمان خشکی تنومندترین درخت این باغ بود؟ و امروز دلمان را به این خوش می کنیم که چند وقتی کبوتر حرمت بوده ایم.
دستان باورت، این ضمانت رویش بهشت ابراهیمی از جهنم نمرود، از خاک سر بر آورد و به آن تقدس داد و انا لله و انا الیه راجعون.
تو مبادا در خاطراتمان، تو در باور عمیقمان به آفتاب، به آب، به کاشی های فیروزه ای و سجاده های ترمه زنده ای.
چگونه میتوان تو را در برگی از تقویم محصور کرد؟ تو را با آن کیف قهوه ای وقتی با عجله گام بر میداری و ما به احترامت ایستاده ایم
سلام بر تو ای بزرگمرد
سلام بر روزی که متولد شدی
به لحظه لحظه زیستنت
و به
پرگشودنت
سلام آقای دکتر!
بن بست ها که بعد تو تکثیر میشوند
دیوار های منتهی اما به در نبود
دیشب کسی به خواب من آمد سرک کشید
اما دریغ سایه سبز پدر نبود
اکنون ما رهروان تو
بر خود میبالیم همچنانکه از روح خود بر تو دمیده است
تو از روح خود بر ما دمیده ای
روحت شاد
راهت پر رهرو




+ نوشته شده در دوشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۸۹ ساعت 14:32 توسط محمدتقی عبادی
|